سلام . اینم از پست جدیدم . خواهش میکنم نظرتون رو راجع به پستای من بگین و خوب بخونین . اخبار روز رو هم گذاشتم که مطلع بشید . ایناهاش
تورنتو؛ تظاهرات در اعتراض به اسلام هراسی
صدها نفر روز جمعه در تورنتو در اعتراض به اسلام هراسی تظاهرات کردند.مهربانی ، گرامی ترین خوی آدمی است. حکیم ارد بزرگ (فیلسوف ایرانی)
آدمیانی مانند گل های لاله ، زندگی کوتاه در هستی و نگاره ایی ماندگار در اندیشه ما دارند . حکیم ارد بزرگ (Great Orod)
آیا می توانید یک کشور پیشرفته غمگین، نشانم دهید؟ نه، کشورهای پیشرفته و نیرومند، مردمی شاد دارند. حکیم ارد بزرگ (Great Orod is one of the most important Iranian philosophers)
با جشن ها، بویژه نوروز هر سال ، دوباره زاده می شویم. حکیم ارد بزرگ (Great Orod_philosopher king)
از آدم های کوچک ، نمی توان سیاستمدار بزرگ ساخت . حکیم ارد بزرگ (Great Orod_The greatest philosopher)
پشتکار ، گوهر مردان و زنان فرهمند است . حکیم ارد بزرگ (بزرگترین فیلسوف ایران)
انتخابات درست و سازنده ، نخستین داروی دردهای یک سرزمین است . حکیم ارد بزرگ (پدر فلسفه جدید)
جایگاه هنر و هنرمند ، بسیار ارزشمند است . حکیم ارد بزرگ (Great Orod_The greatest contemporary philosopher)
نقد کننده دانا ، نگاهی سیاه و یا سپید ندارد ، او توامان درستی و نادرستی هر کاری را می بیند و از هر دوی آنها سخن می گوید . حکیم ارد بزرگ (بزرگترین فیلسوف جهان)
اندیشه پروازگر است ، جایی فرودش آوریم ، که مهربانی و شادی خانه دارد . حکیم ارد بزرگ (Great Orod_World philosopher)
اوحدی :
عشق اگر چه به هر گوشه داستانی هست
سری چنین نه همانا بر آستانی هست
بیا، که با گل رویت فراغتی دارم
ز هر گلی که به باغی و بوستانی هست
اگر بخوان تو از لاغری نه در خوردیم
هم از برای سگان تو استخوانی هست
بگوی تا: نزند تیر غمزه جز بر ما
چو ابروی تو کسی را اگر کمانی هست
حدیث تلخ بهل، بعد ازین به شمشیرم
بیزمای، اگرت رای امتحانی هست
کسی که وصل ترا میکند دو کون بها
خبر نداشت که بالای او دکانی هست
خبر مکن بکس، ای مدعی، ازو، که هنوز
رخش تمام ندیدی، گرت زیانی هست
گر آه و ناله کند اوحدی شگفت مدار
هم آتشی زده باشند کش دخانی هست
اوحدی :
هر کرا با تو نه پیوندی و پیمانی هست
نتوان گفت که در قالب او جانی هست
باز جستیم و نشد روشن ازین چار کتاب
آیت این نمک و لطف که در شانی هست
دیو را درد تو در کار کشد، زانکه به حسن
تو پری داری، اگر مهر سلیمانی هست
تا جهان پرده برانداخت ز روی تو، بریخت
زنگ هر نقش که بر صفهٔ ایوانی هست
هر طرف باغی و هر گوشه بهشتی باشد
خانهای را که در و مثل تو رضوانی هست
مدعی گر ز رخت معجزه خواهد، بنمای
با که روشنتر ازین حجت و برهانی هست؟
هم تو باشی به تناسخ که: دگر باز آیی
دیدن مثل ترا هیچ گر امکانی هست
بیخیال تو شبی دیدهٔ ما خواب نکرد
با کسی گرچه نگفتیم که: مهمانی هست
از تنور دل ما دود برآید، بدو چشم
مگر این نوح ندانست که: توفانی هست؟
اگر، ای سایهٔ رحمت، نظری خواهی کرد
نقد را باش، که محتاجم و حرمانی هست
که پسندد که: به درد تو در آییم از پای؟
دست ما گیر، اگرت مکنت درمانی هست
تو به دندان منی، از همه خوبان، گر چه
اوحدی را نتوان گفت که: دندانی هست